معنی ضربه ای در والیبال

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

ضربه ای

مولم


ضربه

تاثیر، جورب، خطاف، سوط، صدی، ضربه، لوحه، ماجور، وطاه


ضربه فنی

ضربه قاضیه

فرهنگ عمید

ضربه

ضربت
* ضربه کردن: ‌ (مصدر متعدی) (ورزش) در کشتی، حریف را با ضربه‌فنی از پا درآوردن،


والیبال

نوعی ورزش دسته‌جمعی که بین دو دستۀ شش‌نفری در میدانی به طول ۱۸ و عرض ۹ متر انجام می‌شود. در وسط میدان یک پردۀ توری بر روی دو پایه به ارتفاع ۵ و ۲ متر نصب می‌کنند و بازیکنان توپ را با ضربۀ دست از بالای تور به طرف دستۀ مقابل پرتاب می‌کنند،

لغت نامه دهخدا

ضربه

ضربه. [ض َ ب َ / ب ِ] (از ع، اِمص، اِ) ضربت. زخم. کوب. یک بار زدن. زد:
قابل امر شدن چون گوئی
پس بیک ضربه بپایان رفتن.
عطار.
|| پانسه که بدان قمار بازند، و آن را قرعه نیز گویند. (غیاث) (آنندراج). نقش. کعبتین (مجازاً):
همه در ششدر عجزند ترا داو بهفت
ضربه بستان و بزن زآنکه تمامی ندب است.
انوری.
- دوضربه زدن، از دو جای متمتع شدن.
- ضربه نهادن، گویا چیزی شبیه به طرح کردن و نهادن مهره باشد. در طرح حریف یک یا چند مهره ٔ خود را بعمد باطل می کند و در ضربه نهادن بحریف حق یک یا چند حرکت می دهد: کرمان که درعموم عدل و شمول امن و دوام خصب و فرط راحت و کثرت نعمت فردوس اعلی را دورخ مینهاد و با سغد سمرقند و غوطه ٔ دمشق لاف زیادتی می زد امروز در خرابی، دیار لوط و زمین سبا را سه ضربه نهاد... (بدایع الازمان).

فرهنگ معین

ضربه

(مص م.) زدن، یک بار زدن، ضربت، (اِ.) زخم، آسیب، جمع ضربات. [خوانش: (ضَ بَ یا بِ) [ع. ضربه]]


والیبال

[انگ.] (اِمر.) از ورزش های دسته جمعی - با توپ و دست - که میان دو دسته شش نفری در میدانی مستطیل شکل که به وسیله تور دو نیم شده برگزار می شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

والیبال

انگلیسی بر ساخته از لاتینی به مانک پرواز انگلیسی به مانک گوی گویپر از ورزش های گروهی

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ضربه

زنش، کوبه

معادل ابجد

ضربه ای در والیبال

1302

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری